برای صحبت برای خودش ، دختر فیلم مقدماتی كوتاهی را ضبط كرد كه در آن درباره خودش صحبت كرد و آن را برای انتخاب خود به تیم منتخب فرستاد. پس از چند روز دعوت نامه دریافت ، شترها در استودیو نشسته بودند و کشاورز بلافاصله به او گفت که به پول احتیاج دارد و می خواهد آن را بدست فلم سگسی افغانی آورد. او به راحتی موافقت کرد که شروع به گرفتن عکس کند و عکاس نخستین عکس های خود را گرفت ، عصبانی از اینکه یک خال کوبی روی ران های خود دارد که باعث ظاهر کلی او می شود. بنابراین ، او او را دعوت به آستر زدن و عکاسی در بیکینی کرد ، اما او فقط زیبایی را تحمیل کرد و روی مبل نشست و منتظر دستورالعمل های بیشتر بود. فاکر در كنار او نشست و شروع به توضیح كرد كه كسی پول نمی دهد ، سینه بند را باز می كند و دستان خود را با طناب گره می زند. من او را از طریق گلو گرفتم ، سپس از طریق سینه ، من با سرطان به سوراخ گوش کردم ، آن را روی پشتم پیچیدم و ادامه دادم. او تخم مرغ و تخم مرغ درست کرد و بلافاصله آنها را گذاشت تا در پوسته آنها سفت تر شود. سرانجام او را از بالا پرید و وقتی او را بالای سر خود گرفت ، تصمیم گرفت معاون رئیس جمهور را روی صورت خود بگذارد.