کریستینا سعی کرد تا مرد سیاه پوست را در چشمان نگاه نکند تا نترسد. یک دانش آموز نوزده ساله روسی آمد تا ماساژهای وابسته به عشق شهوانی را امتحان کند. او به سرعت لباسهای خود را پوشانید و سرنگون کرد ، یک گلسنگ سفید را روی شکم خود گذاشت و الاغ را با پتو پوشاند. اما این مرد آنقدر سریع شروع به ورزیدن بدن خود با روغن فیلم سکیس افغانی کرد که دیگر وقت نداشت بدون شورت او را متوجه او کند. او روی پشت خود چرخید و احساس کرد که دست ماساژور ، نوک سینه ها و معده را لمس می کند. مرد به آرامی هر سینه را در آغوش می گیرد. مدتها بود که او با انگشت پابیز را در وسط لمس کرد و یک خروس سیاه را از روی لباس بلند بیرون کشید و از دوست دختر خود بر روی لب مراقبت کرد. او به سمت الاغ خم شده ، بین رولها وارد شد ، سخت پوستان سخت لعنتی. آرام آرام شروع به کند شدن کرد و روی خر خاتمه یافت.