پس از انجام تمرینات صبحگاهی ، مرد به اتاق خواب برگشت و متوجه شد که دوست دخترش به تازگی چشمان خود را باز کرده است ، آن را روی پشت خود قرار داده و شکمش را انداخت. مردی که در کنار او آویزان بود ، پاپیله را پاک می کرد و به او کمک می کرد تا تیرک تیراندازی را در کناره ها قرار دهد و سر او بلافاصله بر روی کلیتوریس تعظیم کرد تا او را با آغوش زبان خود تحت تأثیر قرار دهد ، او را در آغوش گرفت و با شور و شوق او را بوسید. این اولین صبح در زندگی من بود به عنوان یک زن سبزه که روی پشتش دراز کشیده بود ، چشمانش را که با لذت خیس شده بود بسته بود. سوپر بکن بکن افغانی او در آغوش انگشتان خود کمک کرد ، سپس به سرعت روی شکم خود چرخید و صاحب خروس را که موفق به صعود شد ، با گونه برداشت. او صندوقدار را به رختخواب کشید و او را در حالت سوار فاک کرد و به آرامی در بالا نشست. دالا با سرطان ایستاده بود ، پس از رسیدن مرد به اوج خود ، اسپرم را در مهبل آزاد کرد.