مونیکا که آنقدر تنش داشت ، سعی کرد زنجیر را به دور گردن خود ببندد و با انگشتان لرزانش مقابله کند. هنگامی که او در مورد خودش صحبت کرد و با متفکر صحبت کرد ، وی توانست آرامش یابد و با کمال میل پیشنهاد خود را برای پانسمان پذیرفت. او روی مبل به سرطان مبتلا شد ، الاغ خود را نشان داد و خوب تراشید. بعد از اینکه خودش را در حمام شستشو داد ، روی پشت دراز کشیده بود و شخص او را کونینیلینگ کرد ، در حالی که همزمان با انگشت مقعد خود برای گسترش آن استفاده می کرد. من آن را در معرض سرطان قرار داده ام ، یک اسباب بازی را از نظر خودم قرار داده و مقعد را روی آن کشیدم. با تعویض بازی با یک عضو ، فیلم سکس بکن بکن افغانی او یک نفرین واقعی را در الاغ انجام داد ، به چهره او پایان داد و خداحافظ او را بوسید.