مردی خوشحال آمد که دوست دختر خود را به پدرم تقدیم کرد و آن مرد از انتخاب پسرش بسیار خوشحال شد. او حتی خود را به این باور رساند که از این زن سوزناک فلم سکسافغانی یک زندگی جنسی قوی حاصل می شود و خروس شروع به ورم می کند. گویی خوشبختانه مرد زنگ تلفن زد ، مشکل فوری داشت و یک خانم باتجربه نیز دختر را در مراقبت از پدر خود رها کرد. این مرد دقایق گرانبهایی را برای از دست دادن زمان رشد این عوضی از دست نداد ، قبل از بازگشت پسرش. او به دستانش اصابت كرد ، پیراهن را بلند كرد و شروع به لیسیدن هر نوك پستان شیرین كرد. او به پاهای خود رسید و شلوار داخلی خود را به طرف آن فشار داد و زبانش را روی کلیتوریس لیسید. سپس از روی صندلی به زمین پریدم ، زانو زدم و روی اندام جذام خوردم ، و هنگامی که او به مدفوع برگشت و سپس آن مرد به عضوی عضو کشید ، پسرش برگشت و مجبور شد آرامش دهد تا متفکر آرام شود.