لبخند مخرب ، عوضی شروع به ضرب و شتم کیک های زیر لباس زرد کوتاه کرد. او ران برنزه خود را بلند کرد ، دستش را دوید و با لمس کردن خودش را شروع کرد. به پاهایش رسید ، سینه هایش را برافراشت ، بلافاصله سینه سايت سكس افغاني هایش را با کف دستش پوشاند ، دستانش را مالید و گربه را زیر شورتش کتک زد. هر نوک سینه به نوبه خود ، بهم ریخته بود ، که روی چهار دهانه روی زمین ایستاده بود ، دو نیمه او را با دستان خود دراز کرد و قطعه ای از تمام شکوه او در نزدیکی ظاهر شد. او خود را با روغن بین پاهای خود لکه دار کرد ، دستانش را در تمام بدن بر سینه های خود بلند کرد و از نظر جسمی تحت تأثیر قرار گرفت. او مدت ها با لبیک هایش بازی کرد ، یک آینه را با چراغ قوه داخل سوراخ قرار داد و آن را روشن کرد. مردی که از طریق او بیدمشک خود را با شیر پر کرد و دوست دخترش با یک آلت تناسلی ضخیم لعنتی. او را در صندلی استراحت داد و یک سوراخ در بالای آن باز کرد.